هاشورهای خاطره انگیز

سلام صبا جونی!!!! جمعه باهم رفتیم تولد تولد نفیسه!!!همسن شماست :) خیلی خیلی خوب بود من واسه نفیسه هم مثل شما کارت تشکر درست کردم خیلیم خوشش اومد،کلی تشکر کرد جوجه و یه وبلاگ برای تبریک تولدش از طرف تو (کلیک) توام نه گذاشتی نه برداشتی گفتی:دیگه دوستت ندارم،تو اونو بیشتر از من دوست داری حالا هی بگو من یه عمره برات این کارارو میکنم یه کارت تبریکم درست کردی،توش خودت نوشتی(نفیسه تولدت مبارک) حیف که یادم رفت ازش عکس بگیرم فعلا عکساشو ندارم،بعدا میذارم ادامه=چندتا عکس این عکس کارت دعوت+کارت تشکر+گیفتی که نفیسه به مهمونا داد   این گلم اون روزی که اومدی خونمون با هم درست کردیم اینم همون عک...

این روز ها که عمیق به تو و رفتارت نگاه میکنم،میفهمم... میفهمم که تو چیزی ورای آنچه هستی برای منی!!! بیشتر از یک دختر خاله... کسی که میتوان،در کنار شیطنت های پسرانه ات،انعکاسی از یک بانوی تمام و کمال را دید یادم نیست چند شنبه و کدوم هفته بود!!!! یکم عقبم از خاطراتت،از پست قبلی کاملا میشه فهمید اومدیم خونتون،روزی بود که عموتینا میخواستن بیان!!!! قرار شد من و تو اتاقت تمیز کنیم همه ی خونه تمیز شد،اما اتاق تو..... بگذریم که چی کشیدم!!! ولی خیلی خوب شد من و توام،یک مقدار برای عوض شدن حال و هوامون رفتیم تو پارک!!! که شما دوچرخه سواری کنی! ولی زود پشیمون شدی و رفتی دنبال اسکوتر!!!!.... بعدشم با ما اومدی خونمون...